۱. در چه سالی و از کدام دانشگاه فارغ التحصیل شده‌اید؟ و درصدهای هر درستان را در کنکور امسال بفرمایید؟

همون سال کنکور یعنی ۱۴۰۰ که کنکور داشتم، فارغ التحصیل شدم

درصدام: تغذیه: ۷۱ - بیوشیمی: ۶۸ - فیزیولوژی: ۷۶ - زبان: ۹۰

رتبه کل: ۵ - رتبه در سهمیه: ۲

۲. از چه تاریخی شروع به مطالعه کردید؟ و چند ساعت مطالعه می‌‌کردید؟

من تقریبا از اول آبان سالی که ترم ۷ دانشگاه بودم ینی آبان ۹۹ شروع کردم. اوایل که چند و چون مطالعه رو نمیدونستم هم کیفیت مطالعم پائین بود هم مدتش ضمن اینکه بخشی از وقت صرف کلاسای مجازی دانشگاه و حل کیس های کارآموزی میشد، مجموعا تا اسفند حدودا روزی ۶ الی ۸ ساعت بود. بعد از عید که بیشتر مرور و جمعبندی بود و کلاسا هم کمتر شده بود به ۸ الی ۱۰ و حتی گاهی ۱۲ ساعت هم میرسید.

۳. برای درس تغذیه، بیوشیمی و فیزیولوژی از چه منبع (کتاب و تست) و یا کلاسی استفاده کردید و نحوه مطالعه شما در این درس چگونه بوده است؟

برای تغذیه و بیوشیمی و فیزیولوژی فقط جزوه گام کنکور دکتر محمدی و کلاسهای ایشون رو استفاده میکردم. کتاب تست یا جزوه دیگه ای استفاده نمیکردم و همون تستهای کنکور آخر فصل جزوه دکتر محمدی و آزمونهای موسسه رو داشتم. البته کلاسها رو بصورت آفلاین می دیدم که سرعتم بیشتر میشد چون از قبل کنکور خیلی پایه نداشتم، بیشتر واسه اینکه محتوای کلی اون بحث و مفاهیمو درک کنم، کلاسا رو شرکت میکردم و بیشتر از جزوه استفاده میکردم.

۴. برای درس زبان از چه منبع (کتاب و تست) و یا کلاسی استفاده کردید و نحوه مطالعه شما در این درس چگونه بوده است؟

برای زبان تا دیماه سراغش نرفته بودم. بعدش کتاب زبان مهاجرنیا و هندبوکش رو گرفتم البته این یه مجموعه فلش کارت هم داشت که کلا خیلی با مدل فلش کارت چون آشنایی نداشتم، نگرفتم. ولی کلا کارم واسه زبان اول خوندن هندبوک بود که مجموعه‌ی واژگان مرتبط با زبان عمومی و اندکی واژگان کاربردی علوم پزشکی بود رو استفاده می کردم. بعد یواش یواش شروع کردم مجموعه سوالات کنکور ارشد پزشکی رو بزنم. اوایل درصدام خیلی پایین و ثابت بود ولی کم کم که با واژگان بیشتری آشنا شدم درصدام بیشتر شد و تا ۱۰۰ هم رسید ولی خب درس زبان یه جوریه که خیلی راحت درصدا بسته به آزمون تغییر میکنه و توی کنکور دقیقا با ۳ غلط، ۹۰ درصد شدم.

۵. آیا آزمون هم شرکت میکردید؟ و برنامه ریزی درسیتون به چه صورت بود؟ مشاور تحصیلی هم داشتید؟

بله آزمونهای گام کنکور رو فقط شرکت کردم و با برنامه آزمونها پیش میرفتم و تلاشم این بود اگر هم به یکی از آزمونا نرسیدم لااقل یه حدی از آمادگی داشته باشم که اگر سوال ساده‌ای از اون بحث اومد رو بتونم بزنم. در کل مشاوره نداشتم و خودم مواد امتحانی هر آزمونو در طول اون دو یا سه هفته پخش میکردم.

۶. در سال کنکور با چه چالش‌هایی مواجه شدید و چگونه این موانع را سپری کردید؟

چالش همیشه هست، کنکورم حسب ماهیتش یه سری چالش های خاص خودشو داره یه سری مشکلات عمومی هم هست که ربطی به کنکور نداره. مثلا، کنکور امسال بطور خاص هم یک بار وسط سال منابع جدید اضافه کردن و هم بارها تاریخ کنکور رو تغییر دادن و یک هفته مونده به ۳۱ اردیبهشت کنکور رو انداختن ۱ مرداد. البته اقای دکتر و تیم موسسه گام کنکور در مواجهه با این مشکلات خیلی موثر بودن مخصوصا اینکه به سرعت منابع جدید رو ترجمه و خلاصه کردن و اون رو بدست ما رسوندن. یا اینکه یک سال کنکور، یک سال استرس مداومه و این خودش چالش بزرگیه که شاید خود دواطلب ندونه ولی از نظر جسمی و همچنین روانی آسیب می بینه که به نظرم هر کسی روش خاص خودشو برای فائق اومدن برش داره. مشکلات عمومی هم مثل، کرونا بود که اصلا امکان اینکه بتونی با گشت و گذار استراحت کنی رو نمیداد علاوه بر اینکه خودش یه استرسه. به هر حال اگه مشکل کنکوریه، برا همس و برابره اگه مشکل شخصی هست بهتره که اگه میشه برای یه سال بهش اهمیت نداد و اگه کنکور هدف هست، به همون پایبند بود.

۷. چه افرادی یا عواملی در موفقیت شما موثر بودند؟

عوامل زیادی بود: موسسه گام کنکور به خصوص دکتر محمدی عزیز، خانواده و خودم و دوستان هر کدام مطلع یا غیرمطلع در این اتفاق نقش داشتند. به هر حال اتفاق چند عاملی‌ای هست و بدون احتساب ترتیب اگه هر کدومشون نبودن، حتما نتیجه فرق میکرد.

۸. توصیه اصلیتون به بچه‌هایی که امسال کنکوری هستند چیست؟

توصیه خاصی ندارم. به نظرم مهمترین نکته ای که من تو این یکسال فهمیدم این بوده که کنکور تنها یک اتفاق از هزاران اتفاق زندگی هست و شاید آنچنان هم که به نظر میاد، اهمیت خاصی نداره و به این نگاه اگه بهش توجه بشه از افراط و وسواس جلو گیری میکنه. سعی نکنن خیلی اخلاقیات خودشونو بخاطر یه همچین اتفاق کم بهایی تغییر بدن. تحت تاثیر حرف ها و نتایج کسی قرار نگیرن و بدونن اگه کسی نتیجه میگیره، این امکان از شما کم نمیشه، شما هم اگه منطقی و ثابت قدم تلاش کنید می تونید به نتیجه برسید و بدونید که نتیجه نهایی همون کنکوره.

دومین نکته ای هم که دیدم تو داوطلبا خیلی شایع بود این بود که اگه واقعا جدی هستید، وارد مسیرش بشید. این یکسال فرصت خوبیه که تو رشته تغذیه، تخصص عملی و سابقه کاری یا پژوهشی پیدا کنید که میتونه حتی از مدرک ارشد که سختی های خودشو در ادامه خواهد داشت، هم ارزشمندتر باشه. دواطلب ارشد شدن یعنی شما علاقمند به پژوهش و سبک زندگی آکادمیک هستید. اگر می بینید که دوستاتون ثبت نام میکنن، جو گیر نشید و با خودتون صادقانه حساب کتاب کنید، وگرنه یکسال زندگی تون رو نه مهارت و سابقه ای اندوخته اید و نه امکان تحصیلات تکمیلی دارید. پس عاقلانه و بدور از جو تصمیم بگیرید. بعد از آنکه هدفتون کنکور شد، جانانه براش مبارزه و تلاش کنید.

 از ثبت نام کلاس‌های دکتر محمدی جا نمونی!

 دوره‌‌ای که با ارائه مهم‌ترین نکات کنکور رتبتونو جا به جا می‌کنه!

مشاهده