۱. در چه سالی و از کدام دانشگاه فارغ التحصیل شده‌اید؟ و درصدهای هر درستان را در کنکور امسال بفرمایید؟

 فارغ‌التحصیل دانشگاه جندی شاپور اهواز سال ۱۴۰۱ هستم.
تغذیه ۵۸% -  بیوشیمی ۶۵% - فیزیولوژی ۶۶% - زبان ۶۲%

۲. از چه تاریخی شروع به مطالعه کردید؟ و چند ساعت مطالعه می‌‌کردید؟

از اول مهر، قبل از شروع کلاس های دکتر محمدی یک مقدار زبان رو جلو برده بودم و از روی فیلم های سال قبل آزمون اول رو یک دور خونده بودم، چون میدونستم باید برم کاراموزی اهواز و اونجا از برنامه عقب میفتم و استرس میگیرم. برای پیشگیری از استرس خودم این کار رو کردم، و با عقب افتادگی که پیش بینی کرده بودم از بعد آزمون دی ماه دقیقا تونستم با برنامه و منطبق بر برنامه دکتر محمدی پیش بیام.
ساعت مطالعه متغیر بود مثلا در دوره ی کارآموزی که خوابگاه بودم نهایتا ۳ تا ۴ ساعت می‌تونستم بخونم ولی وقتی رفتم خونه روزی ۵ تا ۶ ساعت رو داشتم تا نیمه ی اسفند، از نیمه ی اسفند تا اواخر فروردین ۷ تا ۸ ساعت شد و ماه آخر هم هرچه در توان داشتم، ساعت نمیگرفتم.

۳. برای درس تغذیه از چه منبع (کتاب و تست) و یا کلاسی استفاده کردید و نحوه مطالعه شما در این درس چگونه بوده است؟

تغذیه کاملا جزوه دکتر محمدی و کلاس ها
هر روز تغذیه رو توی برنامه داشتم. اکثر تغذیه درمانی رو خلاصه نویسی کرده بودم ولی در ادامه چون دیدم خلاصه نویسی خیلی مثل درمانی کاربردی نیست برام، یک دور روخوانی میکردم و قسمت های مهم رو به تشخیص خودم، یا بولد های جزوه یا اونها که دکتر محمدی میگفتن مهمه‌‌‌ هایلایت میکردم و دورهای بعدی فقط همون هایلایت ها رو میخوندم.
تغذیه اساسی رو هم توی فروردین حدود ۱.۵ تا ۲ دور خوندم. بعضی مباحث رو ۳ دور می خوندم چون میدونستم با یک بار دیگه مرور کردن نمیتونه برام بمونه (باتوجه به کنکور زودهنگام ما که فرصت مرور اصلا خوبی نداشتیم).

۴. برای درس بیوشیمی از چه منبع (کتاب و تست) و یا کلاسی استفاده کردید و نحوه مطالعه شما در این درس چگونه بوده است؟

بیوشیمی هم تماما جزوه و کلاس های دکتر محمدی که واقعا منی که به بیوشیمی بی علاقه بودم رو بسیار علاقمند کرد. واقعا تدریسشون توی بیوشیمی کم نظیر بود، کاملا مفهومی. جدای از کنکور، فهم عمیق و سواد خوبی رو برام به دنبال داشت.

۵. برای درس فیزیولوژی از چه منبع (کتاب و تست) و یا کلاسی استفاده کردید و نحوه مطالعه شما در این درس چگونه بوده است؟

باز هم تماما جزوه و کلاس دکتر محمدی که دقیقا مثل بیوشیمی خیلی مفهومی بود و با خودم میگفتم حتی اگر قبول نشم همین فهمی رو که توی مباحث و رشته پیدا کردم برام کافیه.

۶. برای درس زبان از چه منبع (کتاب و تست) و یا کلاسی استفاده کردید و نحوه مطالعه شما در این درس چگونه بوده است؟

برای زبان کلاس نرفتم. کتاب IQB زبان رو گرفتم و از قسمت لعات شروع کردم. تا نزدیک ۷ تا آزمون فقط تست لغت میزدم و کلماتشون رو درمی‌آوردم و مرور میکردم. بعد از هفت تا آزمون برگشتم هرشب یک تا ۲ تا ریدینگ میزدم ولغاتشون رو می‌نوشتم، پنجشنبه جمعه اصلا لغت جدید اضافه نمیكردم، تمرکز رو میذاشتم روی همونهایی که در آوردم تا در طول هفته مرورشون برام آسون باشه.
توی اسفند از خودم آزمون زبان می‌گرفتم.
از فروردین به بعد هم فقط مرور میکردم نوشته هام رو، اما توی ماه مرور متاسفانه زیاد به زبان نمیرسیدم. شاید توی کل این ماه، ۵ تا ۶ ساعت برای زبان وقت گذاشتم، چون حجم درس زیاد بود و مدت زمانمون برای مرور خیلی کم.

۷. آیا آزمون هم شرکت میکردید؟ و برنامه ریزی درسیتون به چه صورت بود؟ مشاور تحصیلی هم داشتید؟

 آزمون شرکت نمی‌کردم چون روحیات خودم رو می‌شناختم و میدونستم هرچقدر هم به خودم بگم مهم نیست باز روم تاثیر میذاشت.
مشاور هم نداشتم ولی توصیه های دکتر محمدی رو ۹۹ درصد عملی میکردم اون یک درصد هم مال وقتی بود که میدونستم این توصیه برای من نیست.

برنامه ریزی هم اینطوری بود که کارهایی که باید انجام میدادم توی اون هفته رو می‌نوشتم و باتوجه به توان خودم و سرعت خودم پخشش میکردم توی هفته. مثلا الزامی نداشتم که حتما یه روز درمیون فیزیو بخونم. باتوجه به حجم کار و هدف هفته و سرعت خودم زمان بندی میکردم، اینجوری ۹۰ درصد برنامه ام عملی میشد و استرس هم نداشتم حتی سرجلسه.

۸. در سال کنکور با چه چالش‌هایی مواجه شدید و چگونه این موانع را سپری کردید؟

چالش های مختلفی بود مثلا بدترینش این بود که ۴ روز مونده به کنکور شدیدا مریض شدم و سریعا رفتم دکتر و یک روز رو عملا از دست دادم اما بهتر از این بود که روزهای بعدی بی کیفیت بگذره، اثراتش رو برای روز های بعد هم داشت حتی اوایل آزمون یکم سردرد داشتم اما اگر نمی‌رفتم می تونست اوضاع خیلی بدتر بشه.
یه چالش دیگه خوابگاه بود که توضیح دادم.
یه چالش دیگه هم تنظیم برنامه برای مرور باتوجه به زمان کممون برای مرور بود. با این حال از همون دی ماه که دکتر گفتن وقت کمه خیلی منظم مرور ها رو همراه مباحث جدید انجام میدادم و چالش های دیگه ای که واقعا هرکسی ممکنه براش پیش بیاد اما یه چیزی باعث میشد محکم برگردم سرجام و دوباره ادامه بدم، اونم اینکه عمیقا هدفم رو دوست داشتم.

۹. کار یا فعالیت جانبی هم علاوه بر درس خوندن داشتید؟ و نحوه‌ی برنامه ریزیتون چجوری بود؟

فعالیت های جانبیم بیشتر گروه های تحلیلی و بعضی کلاسهای مورد علاقه ام یا فیلم دیدن بود که عملا از دی ماه کم شد و بعد عید به صفر رسید و چون اولویتم درسام بودن بعد اینکه خیالم از عملی شدن برنامه روزم راحت میشد و طبق برنامه با روز های دیگه کارهام درست جلو میرفت، بقیه وقت رو به فعالیت های جانبی ام اختصاص میدام. گاهی برای آنکه قبل اون کلاس خاص کارامو کرده باشم زودتر بیدار میشدم و محرکم هم صرفا علاقه بود.

۱۰. چه افرادی یا عواملی در موفقیت شما موثر بودند؟

اول که خدا هوامو داشت. با مریض شدن نزدیک کنکور، فکر میکردم تلاشم میسوزه اما خدا هوامو داشت. خانواده ام در حد توانشون سعی میکردن حداکثر همکاری رو داشته باشن و رعایت کنن و دکتر محمدی بزرگوار که حتی فارغ از بحث کنکور روی سواد من و درک مباحث تاثیر بسیار عمیقی داشتن.

۱۱. توصیه اصلیتون به بچه‌هایی که امسال کنکوری هستند چیست؟

حرف های دکتر محمدی رو دست کم نگیرید، با برنامه ریزی مناسب شرایط خودتون برید جلو، اون اوایل زیاد خودتونو خسته نکنید و بیشترین تلاشتونو بذارید برای آخرها، بعد از نهایت تلاشتون استرس نگیرید و توکل کنید و مهم ترین نکته اینکه:
خودتونو با همه ی شرایط و مشکلات و تلاش ها و شکست ها و موفقیت هاتون بپذیرید، عمیقا درک کنید و در آغوش بگیرید. هیچکسی جز شما عمیقا نمیتونه درک کنه که شما چه چیز های رو پشت سر گذاشتین و دارین پشت سر میذارین.

 از ثبت نام کلاس‌های دکتر محمدی جا نمونی!

 دوره‌‌ای که با ارائه مهم‌ترین نکات کنکور رتبتونو جا به جا می‌کنه!

مشاهده